پادشاهی که زمان را خرج نوکر میکند
رزق نوکر های خود چندین برابر میکند
هر ثوابی را به لطفش حداکثر میکند
زائران را این حرم مجذوب داور میکند
فارس و ترک و لر، بلوچ و کرد اینجا سائلند
احترامی بس عظیم از بهر این شه قائلند
جملگی ناقص و با عشق رضا جان کاملند
عالمان گر عالمی هستند از این ره عالمند
در میان زائران یک اصفهانی آمده
پیر مردی با دل و روح جوانی آمده
گفت آقاجان ببین این که فلانی آمده
خرج مشهد جور و از راه شبانی آمده
صحبتش شیرین زبانی در حریم کبریاست
دارد این صحبت حکایت از دلی که پربلاست
شاهی ایران یِک نِظِر کُن بر غلام و نوکِرِت
دَسّی رد بر سینه ام نگذار، جونی مادِرِت
من که دعبل نیستم آقا شبیهی شاعِرِت
کیسه ام پُر کن بِرم نَشکِن تو قلبی زائِرِت
هرکی گفتِس یا رضا دردش دوا میگیرِدِا
هرکی عشقت رو دارِد پای غمت میشینِدا
اون کِسی که از حرم یک خوشه ای میچنِدا
توی قبرش پیش خود رویی تو را میبینِدا
داد سلطان را قسم بر جان زهرا مادرش
گریه اش افتاد در باب الجواد و بر درش
میکشید از خجلت خود دست بر روی سرش
چون کبوتر بود که بسته شده بال و پرش
ناگهان از سوی حق آمد ندا بر پیر مرد…
که علی موسی الرضا پرونده را امضاش کرد
ای پادشه کشور دل های شکسته
ای مونس و یار همه بی کس و کاران
من مطمئنم که نعم و لطف الهی
از جانب تو میرسد ای شاه به ایران
دیدگاههای زائر اصفهانی
سرودیا - مرجع دانلود سرود و نماهنگ
09 اردیبهشت 1404انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.