خانه دسته‌بندی
جستجو

شب قدر

15 برچسب: سرودیا
شب قدر, قطعه, ایرج قنبری, سعید صالحی

انتشار در پلتفرم سرودیا

سرودهای ماه رمضان
تولید : انتشار : بهمن 1402
مالتی مدیا

داستان شب قدر

“شب قدر” مناسبتی است که سعید صالحی، سرود قدیمی “شب قدر” را درباره آن خوانده است. شاعر این اثر، در شعر خود به بیان اهمیت شب قدر می‌پردازد. او همینطور به استغفار در این شب نیز توجه کرده است. سرودیا، قطعه “شب قدر” را در این صفحه برای شما همراهان عزیز، منتشر می‌کند.
توضیحات رسانه

شب قدر” مناسبتی است که سعید صالحی، سرود قدیمی “شب قدر” را درباره آن خوانده است. شاعر این اثر، در شعر خود به بیان اهمیت شب قدر می‌پردازد. او همینطور به استغفار در این شب نیز توجه کرده است. سرودیا، قطعه “شب قدر” را در این صفحه برای شما همراهان عزیز، منتشر می‌کند.

متن شعر

بیا که هاتف غیبی زند صلای دمادم
که ای نتیجه‌ خلقت که ای سلاله آدم
عبث به هرزه چه پویی به گرد وادی شهوت
بیا به چهره بیفشان ز دیده اشک ندامت

 

مرو به سوی تباهی بهل غرور و هوا را
بیا به تور تجلی ببین جمال خدا را
ز لطف و رحمت عامش چه بگویم چه بگویم
ز فیض جرعه‌ جامش چه بگویم چه بگویم
رسد حواله‌ جودش به دست آدم و عالم
رسد حواله‌ جودش به دست آدم و عالم

 

بیا که هاتف غیبی زند صلای دمادم
که ای نتیجه‌ خلقت که ای سلاله آدم
عبث به هرزه چه پویی به گرد وادی شهوت
بیا به چهره بیفشان ز دیده اشک ندامت

 

بیا ز چشمه‌ عرفان بده صفا دل و جان را
ببین به چشم حقیقت جمال جان جهان را
ببین که رعشه‌ فیضش به هرکرانه رسیده
ز بنده دیده خطاها ولی از او نبریده

 

به زیر سایه‌ مهرش ببین غنود جهان را
نگر که نور وجودش گرفته کون و مکان را
ز پاس فضل و عطایش که تواند که تواند
ادای حد ثنایش که تواند که تواند
چو عاجز آمده از آن زبان ناطق خاتم
چو عاجز آمده از آن زبان ناطق خاتم

 

دهد سروش الهی به بند مژده‌ رحمت
بخیز و سر ز صفا نه بر آستان عبادت
به دست عجز و انابت در امید و رجا زن
به کوی عشق و محبت صلای صدق و صفا زن

 

بیا که هاتف غیبی زند صلای دمادم
که ای نتیجه‌ خلقت که ای سلاله آدم
عبث به هرزه چه پویی به گرد وادی شهوت
بیا به چهره بیفشان ز دیده اشک ندامت

 

نوید بنده‌ طالب دهد خدای تبارک
چو از افق به در آید هلال ماه مبارک
بود وصال خدایی شب قدرش شب قدرش
دهد برات رهایی شب قدرش شب قدرش
شبی به مرتبه والا شبی به رتبه مکرم
شبی به مرتبه والا شبی به رتبه مکرم

 

بیا که هاتف غیبی زند صلای دمادم
که ای نتیجه‌ خلقت که ای سلاله آدم
عبث به هرزه چه پویی به گرد وادی شهوت
بیا به چهره بیفشان ز دیده اشک ندامت

دیدگاه‌های شب قدر
نام کاربر

انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.