خانه دسته‌بندی
جستجو

نحتاج الیک

15 برچسب: سرودیا
سیدخسن نصرالله

انتشار در پلتفرم سرودیا

سید حسن نصرالله
تولید : انتشار :
مالتی مدیا

داستان نحتاج الیک

«نحتاج الیک» بانگِ عاشقانه‌ی امت وفادار است؛ فریادی از دل مردمی که زیر بار تهدید و تحریم، نام «نصرالله» را چون پرچم ایمان برافراشته‌اند. در این اثر، موسیقی و شعر به یک نقطه می‌رسند: دلتنگی برای حضورِ مردی که مظهر صبر، ایمان و عزت است.در کلام شاعر، «یا نصرالله» نه تنها ندا، بلکه عهد است — عهدِ ایستادگی تا آخرین نفس.تصاویر و آواهای اثر، چهره&z...
توضیحات رسانه

«نحتاج الیک» بانگِ عاشقانه‌ی امت وفادار است؛ فریادی از دل مردمی که زیر بار تهدید و تحریم، نام «نصرالله» را چون پرچم ایمان برافراشته‌اند. در این اثر، موسیقی و شعر به یک نقطه می‌رسند: دلتنگی برای حضورِ مردی که مظهر صبر، ایمان و عزت است.
در کلام شاعر، «یا نصرالله» نه تنها ندا، بلکه عهد است — عهدِ ایستادگی تا آخرین نفس.
تصاویر و آواهای اثر، چهره‌ی ملتی را نشان می‌دهد که با چشمانی اشک‌بار اما لبانی استوار، فریاد می‌زنند: «نحتاج الیک… نصرخ لبیک یا نصرالله»؛
بی‌تاب دیدار، اما سرشار از یقین به اینکه وعده‌ی پیروزی نزدیک است و پرچم مقاومت، همچنان برافراشته خواهد ماند.

متن شعر

كلُّ يومٍ لسـتَ فيهِ فهْو مِن وجعي
(هر روزی که بی تو میگذرد برایم دردناک است)
ليسَ يحلوأيُّ يـــومٍ لستَ فيهِ معي
(هیچ روزی شیرین نیست اگر در کنارم نباشی)
أنتَ تعلَمْ أنّنا كَمْ سيديْ اشتَقناكْ
(میدانی آقای من چقدر دلتنگت هستیم)
مَن لنا مَن قلبُنا حَـنّ عُد لكي نلقاكْ
(به چه کسی دل ببندیم دل هایمان برایت میتپد)
عنّـا أ تروح ياْ عزيزَ الروح
(از میان ما میروی ای عزیز جان)
ها نحنُ "جُروحْ" ويديكَ نُريد
(سر تا پایمان زخمی است و تنها دستان تو را میطلبیم)
نحتاجُ إليكْ لضيا عينيكْ
(به نگاهت نیاز داریم به روشنایی چشمانت)
نصرخُ لبّيك
يا نصر الله
(فریاد میزنیم لبیک ای نصرالله)
يا أبا متی فالعيونُ ابيضّـتـا
(ای ابا هادی از بس چشم به راهت ماندیم چشمانمان سفید شده اند)
ليت دمعي مرة لو يعيد الميت
(کاش اشک هایمان میتوانستند جان رفته را باز گردانند)
سيدي بعد الفراق كلُّ عيشٍ لا يُطاقْ
(آقای من بعد از جدایی دیگر نمیتوان زندگی را تحمل کرد)
ضاق فينا الكونُ ضاقْ وكوانا الاشتياقْ
(جهان بر ما تنگ آمده و آتش شوق دیدارت جانمان را میسوزاند)
عنّـا أ تروح ياْ عزيزَ الروح
(از میان ما میروی ای عزیز جان)
ها نحنُ "جُروحْ" ويديكَ نُريد
(سر تا پایمان زخمی است و تنها دستان تو را میطلبیم)
نحتاجُ إليكْ لضيا عينيكْ
(به نگاهت نیاز داریم به روشنایی چشمانت)
نصرخُ لبّيك
يا نصر الله
(فریاد میزنیم لبیک ای نصرالله)
سيّدي إنّا فداك عُد حبيبي كي نراكْ
(مولای ما جانمان به فدایت برگرد ای محبوب تا رویت را ببینیم)
يا أنيسَ العاشقينْ لا تلُمنا في هواكْ
(ای همدم عاشقان اگر بی قراری میکنیم مارا سرزنش نکن)
أينَ إشراقُ الجبين أين تلويحُ اليمين
(کجاست آن فروغ پیشانی ات کجاست آن اشاره دست راستت )
لو تَرى كيف الحنين قد أماتَ العاشقين
(ببین که شوق دیدارت چگونه عاشقان را از پا انداخته است)
عنّـا أ تروح ياْ عزيزَ الروح
(از میان ما میروی ای عزیز جان)
ها نحنُ "جُروحْ" ويديكَ نُريد
(سر تا پایمان زخمی است و تنها دستان تو را میطلبیم)
نحتاجُ إليكْ لضيا عينيكْ
(به نگاهت نیاز داریم به روشنایی چشمانت)
نصرخُ لبّيك
يا نصر الله
(فریاد میزنیم لبیک ای نصرالله)

دیدگاه‌های نحتاج الیک
نام کاربر

انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.