خانه دسته‌بندی
جستجو

اقازاده

15 برچسب: سرودیا
دفاع مقدس

انتشار در پلتفرم سرودیا

دفاع مقدس
تولید : انتشار :
مالتی مدیا

داستان اقازاده

سرود «آقازاده» یک فریاد صریح و بی‌پرده است؛ روایت دلی یک شهید گمنام که پس از سال‌ها چشم‌انتظاری مادرش، از دل خاک با آقازاده‌ها حرف می‌زند. این اثر با زبان شاعرانه اما بی‌رحمانه، دو دنیای متفاوت را مقابل هم می‌گذارد: دنیای شهیدانی که برای آرمان و مردم از جان گذشتند، و دنیای آقازاده‌هایی که از جایگاه و نام پدرانشان برای قدرت و ثروت بهره بردند. تصو...
توضیحات رسانه

سرود «آقازاده» یک فریاد صریح و بی‌پرده است؛ روایت دلی یک شهید گمنام که پس از سال‌ها چشم‌انتظاری مادرش، از دل خاک با آقازاده‌ها حرف می‌زند. این اثر با زبان شاعرانه اما بی‌رحمانه، دو دنیای متفاوت را مقابل هم می‌گذارد: دنیای شهیدانی که برای آرمان و مردم از جان گذشتند، و دنیای آقازاده‌هایی که از جایگاه و نام پدرانشان برای قدرت و ثروت بهره بردند.

تصویر مادر که پشت سر فرزندش آب می‌ریزد، آغاز راهی است که به جبهه و شهادت ختم می‌شود؛ اما امروز پس از سی سال هنوز خانه‌ای تاریک مانده و حسرت مادران شهدا بر دل نشسته است. در متن، «اختلاس» واقعی شهدا همان دست بردن در شناسنامه برای پرواز به جبهه است؛ اختلاسی که امروز در معنای رانت و طمع به کار می‌رود و تفاوت این دو نسل را فریاد می‌زند.

این سرود یادآور می‌شود که ژن واقعی، غیرت و ایثار و وفاداری است، نه امتیاز و رانت؛ و این که خون شهدا و آه مردم روزی گریبان کسانی را که راه را گم کرده‌اند، خواهد گرفت. «آقازاده» نه فقط یک اثر هنری بلکه یک بیانیه اجتماعی و سیاسی است؛ تذکری از زبان شهدا به کسانی که در مسیر قدرت و ثروت از آرمان‌های خمینی و انقلاب فاصله گرفته‌اند.

متن شعر

مادرم آبو که ریخت
پشت سرم انگاری
یه صدایی تو دلم
میگفت سفر نزدیکه

حالا سی ساله که تنها
چشم به راهم مونده
حالا سی ساله
تموم خونمون تاریکه

واسه خنده هات شده
اشک یه ملت جاری
واسه بودنت شده
خنده مردم نابود

دست میبردیم تو شناسنامه
که پرواز کنیم
این تمام اختلاس ما
تو اون روزا بود

من شدم شهید گمنام و تو آقازاده
حس یأس و راهی
دلای مردم کردی

اگه راه هر دومون
راه خمینی باشه
معلومه که خیلی وقته
راهتو گم کردی

عمر دنیا وقت خوبی
واسه دل بستن نیست
زندگی برای امثال شما کوتاهه

حساب و کتاب این
روزاتونو پس میدید
واسه شماست اگه
رو لب مردم آهه

ژن من
غیرت و ایثار و وفاداری داشت
اما انگار
توی تعریف تو این خوب نبود

شاید اونهایی که خط
شکن شدند تو میدون
ژنشون مثل شما
زیادی مرغوب نبود

توی بازار شناور طمع های شما
ارج و قرب نام یک شهید گمنام چنده

تو که قیمتا را خوب
بالا و پایین میکنی
حسرت سی ساله
مادر تنها چنده

من شدم شهید گمنام و تو آقازاده
حس یأس و راهی
دلای مردم کردی

اگه راه هر دومون
راه خمینی باشه
معلومه که خیلی وقته
راهتو گم کردی

دیدگاه‌های اقازاده
نام کاربر

انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.