خانه دسته‌بندی
جستجو

بیا مادر

15 برچسب: سرودیا
بیا مادر, قطعه, علی سادات رضوی

انتشار در پلتفرم سرودیا

ماه محرم
تولید : انتشار : اسفند 1402
مالتی مدیا

داستان بیا مادر

در این صفحه، سرودی را با نام “بیا مادر” برای شما سرودیایی‌های گرامی، منتشر کرده‌ایم. همخوانان این اثر، علی سادات رضوی و اعضای گروه کر صدا و سیما هستند. آنها در این قطعه، شعری را درباره ماه محرم همخوانی می‌کنند. عزاداری برای قلب شکسته حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حزن ایشان برای فرزندش امام حسین علیه‌السلام از مواردی است که شاعر “بیا مادر” در سروده خود به آن توجه کرده است.
توضیحات رسانه

در این صفحه، سرودی را با نام “بیا مادر” برای شما سرودیایی‌های گرامی، منتشر کرده‌ایم. همخوانان این اثر، علی سادات رضوی و اعضای گروه کر صدا و سیما هستند. آنها در این قطعه، شعری را درباره ماه محرم همخوانی می‌کنند. عزاداری برای قلب شکسته حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حزن ایشان برای فرزندش امام حسین علیه‌السلام از مواردی است که شاعر “بیا مادر” در سروده خود به آن توجه کرده است.

متن شعر

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان
بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان
کفن بنما بر تن قاسم مونس جانت می‌رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

بیا مادر درد دل گویم این دم آخر از دل تنگم
عمو تنها مانده در صحرا زنده گر مانم می شود ننگم
خداحافظ مادر تنها عازم دشت نیزه و سنگم
ببین مادر نوجوانت را از گلستانت می رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

کفن بنما بر تن قاسم مونس جانت می رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

اگر دیدی پیکرم را در خاک و خون غلتان خوش بر احوالت
که بخشیدی در ره مولا پاره ای از جان خوش بر احوالت
که شد مرد کوچکت مادر در رهش قربان خوش بر احوالت
نشانی از همت و عزم و شوق و پیمانت می رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

چه خوش است رنج و محنت به ره وفا کشیدن
چه خوش است ناز جانان همه را به جان خریدن
چه شود اگر عمو جان بروم به سوی میدان
که خوش است از تو فرمان و ز من به سر دویدن
چه عمو چه نوجوانی
چه گلی چه باغبانی
به حسن صبا خبر ده
که چه جای آرمیدن
به حسن صبا خبر ده
که چه جای آرمیدن

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

کفن بنما بر تن قاسم مونس جانت می رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

لبم خشک است و دلم سوزد تا که می بینم حال مولایم
ببین مادر از لبم گم شد خنده شوق کودکی هایم
که در چشمانم عمو تنها مانده و سیر از عمر دنیایم
تو هاجر باش و من اسماعیل پاره جانت می رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

کفن بنما بر تن قاسم مونس جانت می رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

 

خداحافظ کن حلالم ای مادر غمگین می روم دیگر
پدر آن سو منتظر مانده وا شد آغوش گرم پیغمبر
عمو آید قامتم بیند مثل گلبرگ لایه ای پرپر
ببین مادر هدیه مورت تا سلیمانت می رود میدان

 

بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت می‌رود میدان

دیدگاه‌های بیا مادر
نام کاربر

انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.