خانه دسته‌بندی
جستجو

شوق نوکری

15 برچسب: سرودیا
نوکری

انتشار در پلتفرم سرودیا

اسطوره خدمت
تولید : انتشار :
مالتی مدیا

داستان شوق نوکری

عنوان قطعه "شوق نوکری" به‌شکلی استعاری و معنوی اشاره به دلبستگی به خدمت و فدایی بودن در راه دین و اعتقادات دارد. در دنیای اسلام و به‌ویژه در فرهنگ شیعی، نوکری در بارگاه امامان معصوم (ع) به‌عنوان افتخار و وظیفه‌ای مقدس شناخته می‌شود. این قطعه احتمالاً در تلاش است تا مفهوم فداکاری، خدمت‌گزاری، و عشق به اهل بیت (ع) را به شکلی عمیق و معنوی به مخاطب انتقال دهد. "نوکری" در...
توضیحات رسانه

عنوان قطعه "شوق نوکری" به‌شکلی استعاری و معنوی اشاره به دلبستگی به خدمت و فدایی بودن در راه دین و اعتقادات دارد. در دنیای اسلام و به‌ویژه در فرهنگ شیعی، نوکری در بارگاه امامان معصوم (ع) به‌عنوان افتخار و وظیفه‌ای مقدس شناخته می‌شود.

این قطعه احتمالاً در تلاش است تا مفهوم فداکاری، خدمت‌گزاری، و عشق به اهل بیت (ع) را به شکلی عمیق و معنوی به مخاطب انتقال دهد. "نوکری" در اینجا به معنای خدمت صادقانه و عشق به کسانی است که در خط ولایت و حقیقت حرکت می‌کنند.

احمد رفیعی وردنجانی به‌عنوان شاعر، به احتمال زیاد از زبان عاشقانه و احساسی برای بیان شوق نوکری و عشق به خدمت در راه حقیقت استفاده کرده است.

این قطعه می‌تواند به‌ویژه اشاره‌ای به محبت و وفاداری نسبت به امامان معصوم (ع) یا شخصیت‌های دینی بزرگ داشته باشد و از مفهوم مخلصانه خدمت کردن در مسیر خداوند و اهل بیت (ع) بهره برده باشد.

 

متن شعر


میکشم جارو و شوق نوکری دارم 
حضرت سلطان تو هستی هر نفس یارم 
 
بوده ای همراه ما در هر غم و شادی 
با حضور پاک خود برکت به ما دادی 
 
من که میچرخد دلم در هرکجا سویت 
کن قبولم تا که باشم خادم کویت 
زیر پا ترمز در کفم فرمان 
میدهی عمری به قلب عاشقم فرمان 
ای تو پشتیبان من در هر گرفتاری 
دیده ام همواره و هرجا ز تو یاری 
میشود با عشق تو هر صبح من آغاز 
یاعلی موسی الرضا با قلب من دمساز 
 
دیده ام لطف و دلم باشد گرفتارت 
میرسانم زائرانت را به دیدارت 
سکه ها بی مهر تو از سکه می افتند 
با نگاهت میشود دل های ما خرسند 
ای ولی نعمت ما حضرت سلطان 
ما همه جسمیم و عشقت داده ما را جان 
کاسبم خواهم که باشم خادمت آقا 
ای فدای نامتان دار و ندار ما 
 
برکت گندم سفره مردم 
نان‌ تازه میپزم بهر مجاورها 
سیر گردند از تلاش من مسافرها 
دارم از لطف تو آقا شغل نانوایی 
میکنم از عاشقان تو پذیرایی 
میبرم نام تو را در طبخ هر چانه 
میدهد عطر حرم نان ها به هر خانه 
پاکبان یا کاسب و نانوا و راننده 
عشق تو در سینه ما شعله افکنده 
 
گر مجاور یا مسافر قطره ای هستیم 
اذن دادی و به دریای تو پیوستم 
میکند دل های ما سوی حرم پرواز 
میشود هر صبح ما با یک سلام آغاز 
اذن خدمت ده به ما یا حضرت سلطان 
شوق خدمت در دل ما هست بی پایان 
در حریم حضرت سلطان گدا هستیم 
خادم کوی علی موسی الرضا هستیم

دیدگاه‌های شوق نوکری
نام کاربر

بسیار عالی عالی عالی بود این سرود زیبا