خانه دسته‌بندی
جستجو

طوفان

15 برچسب: سرودیا
طوفان, قطعه, مرتضی حیدری آل کثیر

انتشار در پلتفرم سرودیا

سایر
تولید : فروردین 1402 انتشار : آذر 1402
مالتی مدیا

داستان طوفان

نماهنگ سرود “طوفان” اثری از گروه سرود بچه های ایران اسلامشهر را به تصویر می‌کشد. در این سرود اعضای گروه بچه‌های ایران، شعری را با موضوع فلسطین همخوانی می‌کنند. شاعر این اثر، در شعر خود، به بیان رشادت‌های فلسطینیان در مبارزه با رژیم صهیونیستی به دو زبان فارسی و عربی می‌پردازد. نماهنگ طوفان، اجرای دختران و پسران گروه بچه‌های ایران را همراه با تصاویری از بیت‌المقدس نشان می‌دهد.
توضیحات رسانه

نماهنگ سرود “طوفان” اثری از گروه سرود بچه های ایران اسلامشهر را به تصویر می‌کشد. در این سرود اعضای گروه بچه‌های ایران، شعری را با موضوع فلسطین همخوانی می‌کنند. شاعر این اثر، در شعر خود، به بیان رشادت‌های فلسطینیان در مبارزه با رژیم صهیونیستی به دو زبان فارسی و عربی می‌پردازد. نماهنگ طوفان، اجرای دختران و پسران گروه بچه‌های ایران را همراه با تصاویری از بیت‌المقدس نشان می‌دهد.

متن شعر

قَسَمًا يا أَرضَ الأَطهارِ
(سوگند ای سرزمین پاکان)
قَسَمًا يا كَعبةَ أَنظاري
(سوگند ای کعبه تماشایی من)
القُدسُ سَتَبقَى عاصمةً
(قدس همچنان پایتخت فلسطین خواهد بود)
أَبَدًا في ظِلِّ الثُّوَّارِ
(و این نتیجه تلاش مجاهدان و انقلابیون است)

 

وتَظَلُّ تَصيحُ حَناجِرُنا
(و همچنان گلوی ما به فریاد در می آید)
لَنْ نَقبَلَ سِلْمَ الأَشرارِ
(در مقابل اشرار و ظالمان صلحی در کار نیست)
طوفانُ الأَقصى يُغرِقُهمْ
(و این طوفان الاقصی است که آن‌ها را غرق خواهد کرد)
وَيَرُدُّ الأَهلَ إِلى الدَّارِ
(و فلسطینیان را به سرزمینشان باز خواهند گرداند)

 

بِاللَّحنِ الثَّائِرِ أَنشَدْنا
(با لحن انقلام جویان سرود خواندیم)
عَهْدًا أَنْ نَأْخُذَ بِالثَّارِ
(و عهد بستیم که به خونخواهی به پا خواهیم خواست)
سَطَّرنا أَرْوَعَ مَلْحَمَةٍ
(ایستادگی خواهی کرد)
بِالدَّمِّ وبِاللَّحمِ العاري
(با خون و بدن های به خون آغشته)

 

والنَّصْرُ الحاسِمُ رايَتُنا
(و پیروزی و فتح نزدیک پرچم ماست)
عَصَفَتْ في وَجْهِ الكُفَّارِ
(که دربرابر کفار برافراشته می شود)
الموتُ سَيُدْرِكُهُمْ حَتْمًا
(مرگ به سراغ آن ها حتما خواهد آمد)
والنَّصرُ حَليفُ الأَحرارِ
(و پیروزی نصیب آزاد مردان خواهد شد)

 

افکنده آتش طوفان
بر کاخ غاصب دوران
بر صورت گرگ صهیون
پیداست پنجه شیران

 

عشق است غزه کوچک
از پیر و جوان و زکودک
با معجزه ای از ایمان
از سنگ رسیده به موشک

 

شکسته شد حصار
که خیبر است و عزم ذولفقار
به ظالمان بگو
شکستتان دگر شد آشکار

 

دگر برایتان
نمانده حیلتی به جز سقوط
نه راه چاره ای
به غیرخشم و ظلم و انفجار

 

این مرگ بحق شده عادت ما
شده غزه مسیر شهادت ما
در راه نبرد تو ای دشمن
نتوان دیدن به صلابت ما

 

والنَّصْرُ الحاسِمُ رايَتُنا
(و پیروزی و فتح نزدیک پرچم ماست)
عَصَفَتْ في وَجْهِ الكُفَّارِ
(که دربرابر کفار برافراشته می شود)
الموتُ سَيُدْرِكُهُمْ حَتْمًا
(مرگ به سراغ آن ها حتما خواهد آمد)
والنَّصرُ حَليفُ الأَحرارِ
(و پیروزی نصیب آزاد مردان خواهد شد)

دیدگاه‌های طوفان
نام کاربر

انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.