خانه دسته‌بندی
جستجو

قصه دلتنگی

15 برچسب: سرودیا
شهیدان

انتشار در پلتفرم سرودیا

شهیدان مثل خورشیدن
تولید : 1404 انتشار :
مالتی مدیا

داستان قصه دلتنگی

این شعر، یک نوحه‌ی کودکانه اما بسیار احساسی و عمیق در وصف فرزند شهید است که با زبانی ساده، پر از عاطفه، دلتنگی، عشق و افتخار سروده شده. مضمون اصلی آن، گفت‌وگوی فرزندی دلتنگ با مادر است؛ کودکی که پدرش را از دست داده، اما با دیدن خواب پدر شهیدش، احساس آرامش، عشق، و وظیفه پیدا کرده است. در این نوحه: فرزند با لحنی ملتمسانه از مادر می‌خواهد قصه‌ی بابا را بگوید؛ قصه‌ای از ایما...
توضیحات رسانه


این شعر، یک نوحه‌ی کودکانه اما بسیار احساسی و عمیق در وصف فرزند شهید است که با زبانی ساده، پر از عاطفه، دلتنگی، عشق و افتخار سروده شده. مضمون اصلی آن، گفت‌وگوی فرزندی دلتنگ با مادر است؛ کودکی که پدرش را از دست داده، اما با دیدن خواب پدر شهیدش، احساس آرامش، عشق، و وظیفه پیدا کرده است.

در این نوحه:

فرزند با لحنی ملتمسانه از مادر می‌خواهد قصه‌ی بابا را بگوید؛ قصه‌ای از ایمان، وفاداری، رزم، و شهادت.

خواب دیدن پدر شهیدش، لحظه‌ای بسیار احساسی و روحانی را به تصویر می‌کشد: بوسه، آغوش، گریه و لبخند پدر.

در پایان، پیام پدر به فرزند و مادر این است که راه حسین (ع) ادامه دارد، شهادت افتخار است و سازش با دشمن ننگ است.


این متن هم برای اجرا در برنامه‌های بزرگداشت شهدا، هم در مناسبت‌های مذهبی و انقلابی بسیار مناسب است، چون با زبانی کودکانه اما با مفاهیمی بزرگ، فرهنگ ایثار و شهادت را منتقل می‌کند.

متن شعر


مادر برام قصه 
بگو دل تنگ تنگه 
قصه بابا رو بگو 
دل تنگ تنگه 
 
مادر مادر مادر مادر 
 
مادر برام حرف بزن 
از ایمونش بگو 
مادر برام حرف بزن 
از پیمونش بگو 
 
مادر تو دونی و خدا 
از خوبی هاش بگو 
از مهربونی و از مهر و وفاش بگو 
از جون فشونی و از رزم بابام بگو 
 
مادر مادر مادر مادر 
 
دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره 
نوری بهشتی دیدم بر چهره داره 
وقتی به نزدیک بابا رسیدم 
دیدم ملائک به دورش بی شماره 
 
نگاش کردم 
دلم لرزید 
صداش کردم 
به روم خندید 
 
بغل وا کرد 
منو بوسید 
لباش خندون 
چشاش گریون 
منو بویید 
منو بوسید 
 
بابا منو بوسید 
بابا منو بویید 
با دیدن اشکم 
خون در رگش جوشید 
بابا منو بوسید 
بابا منو بویید 
 
بابا نوازش کرد 
بابا سفارش کرد 
در جنگ با دشمن 
ننگه که سازش کرد 
 
بابا برام یه لاله چید 
منو تو آغوشش کشید 
درد دلامو که شنید 
حرف حسینو پیش کشید 
 
خونم مگه رنگین تره خون حسینه 
جونم مگه شیرین تره جون حسینه 
یه جون اگه دادم به راه دین و ایمون 
صد جون هزارونش به قربون حسینه 
 
بگو به مادر هرگز نخور غم 
حسین و بابا هستند با هم 
مادر نخور غم نگیر ماتم 
حسین و بابا هستند با هم

دیدگاه‌های قصه دلتنگی
نام کاربر

انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.