خانه دسته‌بندی
جستجو

مثل طوی

15 برچسب: سرودیا
مثل طوی, قطعه, معصومه سپهری خواه

انتشار در پلتفرم سرودیا

امامزاده سلطانعلی
تولید : فروردین 1403 انتشار : مهر 1403
مالتی مدیا

داستان مثل طوی

نماهنگ سرود “مثل طوی” با اجرای گروه سرود آرمان کاشان تهیه شده است. این اثر به مناسبت سالروز شهادت علی ابن محمد باقر علیه‌السلام، مشهور به امامزاده سلطانعلی، یکی از فرزندان امام محمد باقر علیه‌السلام و مراسم قالی شویان که هر ساله به همین مناسبت در مشهد اردهال کاشان برگزار می‌شود ساخته شده است. علی ابن محمد باقر مشهور به سلطانعلی، از فرزندان امام محمد باقر علیه‌السلام است. ایشان در دوران حیات امام م...
توضیحات رسانه

نماهنگ سرود “مثل طوی” با اجرای گروه سرود آرمان کاشان تهیه شده است. این اثر به مناسبت سالروز شهادت علی ابن محمد باقر علیه‌السلام، مشهور به امامزاده سلطانعلی، یکی از فرزندان امام محمد باقر علیه‌السلام و مراسم قالی شویان که هر ساله به همین مناسبت در مشهد اردهال کاشان برگزار می‌شود ساخته شده است.
علی ابن محمد باقر مشهور به سلطانعلی، از فرزندان امام محمد باقر علیه‌السلام است. ایشان در دوران حیات امام محمد باقر علیه‌السلام بنا به درخواست دوستداران و شیعیان اهل بیت علیهم‌السلام در کاشان از آن امام همام، مبنی بر فرستادن یکی از آقازادگانشان به آن دیار برای تربیت، راهنمایی و تعلیم احکام، به کاشان عزیمت کردند. ایشان حدود سه سال بعد از شهادت پدر بزرگوارشان امام محمد باقر علیه‌السلام و در سال 116 هجری قمری، به دست عده‌ای از مخالفنشان به شهادت رسیدند.
مردم کاشان و اهالی مشهد اردهال، هر سال در ایام مصادف با سالروز شهادت ایشان، آیین موسوم به «قالی شویان» را برگزار می‌کنند. در این مراسم یکی از قالی‌های درون امامزاده سلطانعلی، به عنوان نمادی از پیکر ایشان، به سوی چشمه‌ای در نزدیکی محل امامزاده، بر روی دوش مردم و همراه با عزاداری و نوحه خوانی حمل می‌شود. به دنبال جماعت حامل پیکر نمادین حضرت سلطانعلی، عده‌‌ای از مردم نیز با چوبدستی‌هایی که در هوا می‌چرخانند، به نبرد نمادین با قاتلان سلطانعلی علیه‌السلام می‌پردازند. آنگاه قالی بعد از افشاندن آب چشمه بر آن به نشانه غسل پیکر این امامزاده شهید، دوباره بر دورش مردم به محل امامزاده، حمل می‌شود.

متن شعر

مثل طوی تو دل طور سینا
خورشید روشنی تو قلب کوهی
زائر تو زائر کربلا شد
سلطانعلی بزرگ و با شکوهی
سلطانعلی بزرگ و با شکوهی

 

به عشق دیدنت آقا با خونواده
راهی مشهدت شدم اونروز تو جاده
قدم قدم نزدیک صحنتون رسیدم
سلام آقا سلطانعلی؛ جواب شنیدم

 

چشمامو بستمو شدم یهو کبوتر
پریدم دور گنبدت نزدیک و دورتر
امروز که من مهمونتم با خونواده
حال و هوای دلمون آروم و شاده

 

دلم برات پر می‌ کشه آقا همیشه
هر چی که قربونت میرم آروم نمیشه

 

آقاجونم سلطانعلی منو نگاه کن
حاجت خونوادمو خودت روا کن
میخوام با هم راهی بشیم یه روز تو جاده
تا حرم کرببلا پای پیاده

 

حاجت ما یه کربلا تو اربعینه
تموم اشک چشمامون واسه همینه

 

نقش ضریح و گنبد تو آقا
فرش خیال و قالیه تو سینه
شسته نمیشه اون خیال از اونجا
معنی عشق واقعی همینه
معنی عشق واقعی همینه

 

مثل طوی تو دل طور سینا
خورشید روشنی تو قلب کوهی
زائر تو زائر کربلا شد
سلطانعلی بزرگ و با شکوهی

 

مثل طوی تو دل طور سینا
خورشید روشنی تو قلب کوهی
زائر تو زائر کربلا شد
سلطانعلی بزرگ و با شکوهی

دیدگاه‌های مثل طوی
نام کاربر

انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.