بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
بی تو به سر نمی شود
بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
جان ز تو جوش می کند دل ز تو نوش می کند
عقل خروش می کند بی تو به سر نمی شود
بی تو نه زندگی خوشم بی تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم بی تو به سر نمی شود
بی تو نه زندگی خوشم بی تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم بی تو به سر نمی شود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من
خواب من و قرار من بی تو به سر نمی شود
جاه و جلال من توی ملکت و مال من توی
آب زلال من توی بی تو به سر نمی شود
گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم
ور بروی عدم شوم بی تو به سر نمی شود
خواب مرا ببسته ای نقش مرا بشسته ای
وز همه ام گسسته ای بی تو به سر نمی شود
بی تو به سر نمی شود
گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من بی تو به سر نمی شود
هر چه بگویم ای سند نیست جدا ز نیک و بد
هم تو بگو به لطف خود بی تو به سر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
بی تو به سر نمی شود
بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
دیدگاههای مهدی
سرودیا - مرجع دانلود سرود و نماهنگ
08 اردیبهشت 1404انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.