سرود «کوچههای خراسان» اثری لطیف، احساسی و عمیق است که با زبانی شاعرانه، به زیارت و حضور امام رضا (ع) در سرزمین خراسان اشاره دارد. این اثر نه تنها یک سرود مذهبی، بلکه ادای دینی است به مفهومی والا از حضور معنوی امام رئوف در دل طبیعت، تاریخ و مردم.
شاعر با بهکارگیری تصویرهایی چون «چشمههای خروشان»، «موجهای پریشان» و «ریگهای بیابان»، نشان میدهد که نه فقط آدمیان، بلکه تمام هستی وجود مقدس امام رضا (ع) را میشناسند. این شناسایی، نه از جنس دانستن، بلکه از جنس تجربهی حضور و تأثیر او بر زندگی و هستی است.
توصیف زیبای نام حضرت که «رخصت رویش و طراوت» است، در کنار اشاره به عبور او از شهرهایی چون نیشابور، فضای شعر را از توصیف ساده، به یک خاطرهی تاریخی و معنوی میکشاند. شاعر، فصل غریبی را پایانیافته میداند، چراکه حضور امام، قلبها را از غربت نجات داده است.
در پایان، حسرت شاعرانهای بیان میشود: «کاش من هم عبور تو را دیده بودم»؛ حسرتی انسانی، صادق و مشترک میان عاشقان اهل بیت. اما با این حال، دلخوشی هست که حتی اگر ندیده، کوچههای خراسان او را دیدهاند، و این خود نشانهای از حضور همیشگی آن نور در این سرزمین است.
این سرود، با موسیقی لطیف و روحنواز، میتواند مخاطب را به سفری درونی ببرد؛ سفری در کوچههای خراسان، در دل تاریخ، در مسیر نور و ایمان.
چشمه های خروشان تو را می شناسند
موج های پریشان تو را می شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی ، جوابی
ریگ های بیابان تو را می شناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را می شناسند
از موجی بر نیشابور از ال گذشتی
ای که امواج طوفان تو را می شناسند
اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را می شناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچه های خراسان تو را می شناسند
دیدگاههای کوچه های خراسان
سرودیا - مرجع دانلود سرود و نماهنگ
09 مرداد 1404انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.