همخوانی شعری با موضوع “استکبار ستیزی” با صدای آهین و بیدار، قطعه‌ای است که در این صفحه برای همراهان عزیز سرودیا، منتشر می‌شود. سازندگان، اسم این اثر را “فتنه” گذاشته‌اند.
این قطعه درقالب موسیقی موسوم به “رپ” تهیه و منتشر شده است.
شعر :
نگاه کن حس کن نفس بکش
نفستو صید کن دورش قفس بکش
فتنه رو نمیشه دید فقط به چشم
وقتشه تکیه کنی فقط به عشق
بصیرت دل میخواد حقیقت روح
نه کثیفی پول نه زعیمت زور
نه جسارت پوچ نه طریقت کور
باخت بدی به ابلیس میره عقیده تو گور
دوباره شدم مشغول مرور حافظه
فتنه ها بوده نتیجش بروز حادثه
هیچ کاری اتفاقی نیست رموز خالصه
این چرخ خراب هرچی بدوزه ناقصه
بگو چطور میخوای نفهمن علت شرارتو
بگو به چه قیمت فروختی عزت و شرافتو
بدجور دست گذاشتی روی اعتقاد و مقدسات
بگو از چی میترسونی این ملت شهادتو
بد آوردی نبودی تو این تاس کاسب
به سوی انتقام سخت شدیم باز عازم
انداختن هراس به دلت حتی زائرانش
هیچ جوره کم نمیشن عاشقان حاج قاسم
به احترام قلبا که پره دردن کاش
بیخود حرف نزنیم که گرم شه کل چونه
دشمن با پررویی گرفته گردن باز
ما هنوز درگیر اینیم کار خودشونه
نگاه کن حس کن نفس بکش
نفستو صید کن دورش قفس بکش
فتنه رو نمیشه دید فقط به چشم
وقتشه تکیه کنی فقط به عشق
بصیرت دل میخواد حقیقت روح
نه کثیفی پول نه زعیمت زور
نه جسارت پوچ نه طریقت کور
باخت بدی به ابلیس میره عقیده تو گور
فتنه بوده همیشه تو دل یه حادثه
هدفش اینه یه خبری بده به جامعه
به بازی گرفته میشه افکار یه قافله
ته آتیش فتنه میشه بیراهه حاصلش
به کسی میدون نمیدیم باشه غرضش شرارت
سمت اونیم که میباره از عملش شهامت
سر سرباز به فلک سر فرمانده سلامت
مرگ عددی نی ماها داریم حسرت شهادت
ای کاش وطن پرستیتون واقعی بود
به جای ظاهر قشنگیاتون باطنی بود
تو که زدی بیشرف توو فاز کاسبی زود
کافیه چپ نگاه کنی به خاکم تا بشی دود
مومن سایز همه نی بشه بپوشنش
نه سواری میده نه میشه بدوشنش
باخت نمیده به چاله ها که رو به روشه
ندا میکنه حقیقت تا برسه به گوشت
نگاه کن حس کن نفس بکش
نفستو صید کن دورش قفس بکش
فتنه رو نمیشه دید فقط به چشم
وقتشه تکیه کنی فقط به عشق
بصیرت دل میخواد حقیقت روح
نه کثیفی پول نه زعیمت زور
نه جسارت پوچ نه طریقت کور
باخت بدی به ابلیس میره عقیده تو گور
مشکل بیرونه وطن نداره تقصیر بازم
فتنه رو اعتقاد دید نداره تاثیر جا زد
عمق فاجعه رو میگم پشت پلکات ببینی
تداعی شد برات چون شاعر تصویر سازم
اسلحه قلممه تو مغز کلی تیر دارم
با خیال راحت گلوله بهش میسپارم
فرمانده فرخوان میده گردان و بسنجه
شعار اول و من میدم تا تهش ایستادم
یه مشت شریک دزد ولی رفیق قافله
هدف معلومه عوام از مسیر غافله
مغزا مبتلا به جهل با مرتدا بجنگ
وقت طلا است مفتی نمیاد فرصتا به چنگ
پیش میریم تا جایی که بشه جهل نابود
مغزتو مریض کنن میشم تو این درد داروت
با اشعار مثل نجار میسازم من تابوت
تا تهش ثابت قدمیم تو این جنگ تا نور
نگاه کن حس کن نفس بکش
نفستو صید کن دورش قفس بکش
فتنه رو نمیشه دید فقط به چشم
وقتشه تکیه کنی فقط به عشق
بصیرت دل میخواد حقیقت روح
نه کثیفی پول نه زعیمت زور
نه جسارت پوچ نه طریقت کور
باخت بدی به ابلیس میره عقیده تو گور
برچسب: سرودیا
دیدگاه‌های فتنه
سرودیا - مرجع دانلود سرود و نماهنگ
08 اردیبهشت 1404انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.