در این صفحه، سرودی را با نام “کوی دوست” برای شما سرودیاییهای گرامی، منتشر کردهایم. خوانندگان این اثر، غلامرضا وزان و گروهی از همخوانان هستند. آنها در این قطعه، شعری عاشقانه را اجرا میکنند. دوری از یار و صبوری کردن برای دیدار دوباره او، از مواردی هستند که شاعر “کوی دوست” در سروده خود به آنها توجه کرده است.
خوشا راه دراز و شور دلدار
خوشا مهتاب شب گلگون رهوار
خوشا راه دراز و شور دلدار
خوشا مهتاب شب گلگون رهوار
خوشا مفتون در ایام جوانی
زدلبر بی خبر گردد خبردار
زدلبر بی خبر گردد خبردار
عزیزا زاری دل بی سبب نیست
مرا آسودگی در روز و شب نیست
عزیزا زاری دل بی سبب نیست
مرا آسودگی در روز و شب نیست
تو مفتون بی سبب آواره کردی
اگر خون آید از چشمم عجب نیست
اگر خون آید از چشمم عجب نیست
بیا کز حد گذشت ایام دوری
کنم تا کی ز مهجوری صبوری
بیا کز حد گذشت ایام دوری
کنم تا کی ز مهجوری صبوری
اگر دوری تو از چشمان فایز
ولی با دل تو دائم در حضوری
ولی با دل تو دائم در حضوری
ولی با دل تو دائم در حضوری
زاری دل بی سبب نیست
مرا آسودگی در روز و شب نیست
نه پر دارم که پروازم به کویت
نه پا دارم گذار آرم به سویت
نه پر دارم که پروازم به کویت
نه پا دارم گذار آرم به سویت
همه گویند سزای فایز این است
نشیند تا بمیرد زآرزویت
نشیند تا بمیرد زآرزویت
دیدگاههای کوی دوست
سرودیا - مرجع دانلود سرود و نماهنگ
25 خرداد 1404انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.