آه چاه

برچسب: سرودیا
آه چاه, قطعه

انتشار در پلتفرم سرودیا

سرودهای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

رسانه‌ها

آهنگ آه چاه - کم‌حجم

شما همچنین می‌توانید نماهنگ این اثر را تماشا کنید: تماشای نماهنگ آه چاه

داستان آه چاه

گروه فرهنگی نوای یاس به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا س نماهنگ “آه چاه” را به صورت آکاپلا تهیه و منتشر نموده است.

در ادامه میتوانید نسخه صوتی و تصویری آنرا بشنوید و ببینید و در صورت نیاز دانلود نمایید.

شعر :‌

مدینه مگر تو را نمی شناسد که چنین یکه و تنها شده ای
مدینه مگر تو را نمی شناسد که حتی جواب سلامت نمی دهد؟
آری نباید تو را بشناسد
راستی، چرا اینقدر پیر شده ای؟ بعد زهرایت

امیر این عالم تنها غریبونه
دلگیر از دنیا خیلی دلش خونه
شب تا سحر میون صحرا
به زیر لب میگه یا زهرا

غم یکی دو تا نیست
دارم آشنا، نیست
هیچی غیر زهرا یارب
توی کوچه ها نیست

زهرا تنها با یک لشکر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا
فتاده بر روی زمین
گرفته دامن مولا
میان دشمن شه دین
گرفته ماتم زهرا

نبینم مرا نفس نفس تو
بمیرم بر زخمای روی تن تو
بمیرم پر خون شده پیرهن تو

جان داده بود انگار
بین در و دیوار
در هر نفس می سوخت
ازآتش و مسمار
در بین دشمن بود
زهرا پی دلدار

با داغ سینه و میخ در
به زیر لب میگه یا حیدر
خسته و خزونی
با قد کمونی
در پی علی پرپر شد
اول جوونی

غم یکی دو تا نیست
دردمو دوا نیست
پاره دل پیغمبر
لایق جفا نیست

غم یکی دو تا نیست
دارم آشنا، نیست
هیچی غیر زهرا یارب
توی کوچه ها نیست

پسر عزیزم حسنم، حسین و زینبین در این غم تو را شریکند
تو را چه شده است که چنین آشوبی
پدر جان چه بگویم از آن گل پرپر
چه بگویم ز داغ نیلوفر
چه بگویم سیاه شد روزم
اول کودکی شدم مضطر
حرف من خاطرات یک لحظه است
لحظه ای که نبود از آن بدتر
ایستادم به پنجه پایم تا کنم روبروش سینه سپر
مثل طوفانی از سرم رد شد

بشکنه دستاش
اونی که کرده رنگت رخت رو رنگ یاس
زدنت مادر
جلو چشمای ترم دلم غوغاست

زدنت مادر
من بمیر خاکی شده سر تا پات
میچکه خون از گوشه این چشمات
بین کوچه دیده ام که زمین خوردی
قد خمیدی قربون قد رعنات

چی اومده سرت مادر گلم
توون نداره پات زار و مضطرم
راهی نمونده تا خونه مادرم
پاشو بیا بریم یاس پرپرم

غم یکی دو تا نیست
دارم آشنا، نیست
هیچی غیر زهرا یارب
توی کوچه ها نیست

غم یکی دو تا نیست
رویش ارغوانی ست
مرهم غم این مادر
صاحب الزمانی ست

دلم گرفته کجایی
بیا که با تو بسوزیم در غم مادر
دوباره گرد یتیمی نشسته بر مویت

سرت سلامت شدی خزونی
برای مادر با چشم خونی
میون غربت داری می خونی

ناله ها کن
درد غیبت را دوا کن
مادرم با قلب خسته
یک دعا کن

مثل آتیش قلب مهدی، فاطمیه
زیر و رو میشه
باز دوباره روضه های
کوچه و تیشه

در دلش غوغاست
کینه ای از قاتلینه
مادرش زهرا
اونکه تنها مرهم تنهایی مولاست

یه روز میاد و صدا میپیچه
انا بن حیدر
به زودی زود
حرم می سازیم
برا تو مادر

بیا بیا
ای بی قرار کوچه ها بیا
بیا بیا
منتقم خون خدا بیا
بیا ای یادگار مرتضی
بیا آقا بیا