چه بر سر کوچه های شهر آمده بود؟
شب های مدینه که اینقدر تاریک نبودند!!
میگفتند مادر مقابل چشمان پسرش به زمین افتاده،
چادرش خاکی شده و چشماتنش تار،
میگفتند علی او را شبانه و در تاریکی به خاک سپرد،
راستی مگر تشییع نور در تاریکی ممکن است؟
شبونه، چرا کوچه تاریک و تاره؟
آقامون، مگه هیچ کسی رو نداره؟
که آروم میباره
یه تابوت، یه کوچه، یه تشییع یه دیوار
یه چادر، که خاکی شده آخرین بار
خداحافظ ای یار
خدایا چرا روی زهرام کبوده
خدایا، چرا یاس من قد کمونه
مزارش چرا بی نشونه؟
یا زهرا مرو ای مرهم غم هایم
یا زهرا مرو ای همدم دنیایم
یا زهرا مرو ای جان حیدر
می خواستم از دردهای علی بنویسم،
اما، چه کسی از دردهای او با خبر است؟
راز شعله ی دل علی را چاه می داند و خدای علی
با هرم مشعل ها دلم گر می گیره
همه جان پیغمبر به سمت در میره
هجوم گرگا و گل یاس حیدر
چقدر طاقت داره جوونه این مادر
دل زهرا پر خونه که بردن مولاشو
علی داره می بینه که میزد زهراشو
گرفته دستاشو طناب بی رحمی
نگاهش افتاده به پهلوی زخمی
به سیاهی شب خوند وداع آخرو
حسن غسلش صدا زد خود پیامبرو
با چشای ترش مولا می خونه
روضه ی بین دیوار و درو
عمرم عاشق میشه چشمام می سوخت
از شرم از سر تا پا می سوخت
جانم می سوخت زهرا می سوخت
می خنده دشمن، بر غربت من
پاشو ببین حرمتم رو شکستن
بعد از تو زهرا، تاریکه دنیا
پاشو ببین حیدرت مونده تنها
دیدگاههای مرهم
سرودیا - مرجع دانلود سرود و نماهنگ
10 اردیبهشت 1404انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.